کد مطلب:150203 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:236

دین تقلیل یافته، انسان به صفر رسیده
زمانه ی خودمان را بنگریم كه امروزه علم، به فن اندازه گیری تقلیل یافته، و از ساحت قدسی علم سراسر غفلت می شود و لذا به حسین علیه السلام نیازمندیم تا ما را به قدس برگرداند. هم چنانكه دیروز تقوا به بلندی ریش و نزدیكی به معاویه بود و از اتصال انسان به عالم غیب، سراسر غفلت شده بود. و حسین علیه السلام می خواهد پایه این دو معادله را برهم زند و بشر را متوجه رازهایی كند كه در فضای - رمی معاویه ای دیروز و امروز - همه به فراموشی رفته است و دیگر نه رازهای غیبی مد نظر مانده، و نه حیرت دینی عامل شورآفرینی زندگی هاست، و نه محبت به دین رسول الله صلی الله علیه و آله رسم زمانه است.و حسین علیه السلام راه را نشان داد كه باید عالم، عالمی دیگر شود و راه برگشت به شور دینی و محبت به خدا و رسولش را نشان داد و عمق فاجعه ای را كه از این جدا شدن از عالم قدس در نظام اجتماعی رخ می دهد به اثبات رساند و روشن


كرد كه روح زمانه در مقابل وارستگی های حسین علیه السلام، یعنی حامل سنت رسول الله (صلوات الله علیه) حرفی جز كشتن ندارد.

جهان معاویه یك جهان كاهش یافته ی محدود است، و تا صفر شدن انسانیت انسان ادامه می یابد. تندرستی و زندگی دنیایی و احترام به جسم و تن، تمام مقصد انسانی می شود كه در فرهنگ معاویه زندگی می كند، و توقف در ظواهر، میدان تلاش و اصل حیات انسان خواهد بود. علو انسانی و آزادی از وهم ها و خیال ها، آرمانی و كابوسی باور نكردنی می گردد. این جاست كه حیاتی ماورای تن را انتخاب كردن، ویران نمودن تمام ساختارهای جهان معاویه ای است.

حسین علیه السلام به چنین ویرانه ای دست زد تا انسان را از پوچی و سردرگمی برهاند و اصلا نوع انتخابش را تغییر دهد.

در نظام معاویه ای تأكید بر سلامتی جسم است، هر چند تقوا و معنویت به قتلگاه كشیده شود.

وقتی بیش از اندازه به بدن و نیروی بدنی و غذاهای بدنی توجه شد، جایی برای معنویت در صحنه نمی ماند، بیماری حقیقی كه سركشتگی روح است به راحتی پنهان می شود و حسین علیه السلام جامعه را متوجه این بیماری نامحسوس نمود. و در حكمت حسینی، تن، بی مقدارترین چیزی است كه باید در این راه خرج شود، تا عمق انحراف پیدا شود. و امام هم اگر تن خود را بگیرد، راز نهایی انسان همچنان پنهان می ماند و انسان ها در عرصه ی غفلت از گوهر خویش، تندرستی را مقصد خود می گیرند. بدین سان ایمان داری، فرع و آرام آرام فراموش می شود.